تاريخ طراحی گرافيك

ویلیام موریس-min

طراحي گرافيك چگونه در بستر ارتباطات رشد ميكند و با كدامين رويكردها بيشترين ارتباط را داراست؟

از اواسط قرن پانزدهم ميلادي با ابتكار حروف مخصوص حروفچيني براي چاپ و توسعه اين صنعت ، زمينه براي طراحي گرافيك آماده شد، اولين كتابي كه از اين صنعت نومايه و واقعه تاريخي پديد آمد انجيلي بود كه توسط گوتنبرگ به چاپ رسيد و به انجيل گوتنبرگ معروف شد .

پس از مدتي كوتاه دوره پرزحمت كتابنويسي كه تعداد آن در دسترس عده اي خاص و متمولان بود، پايان يافت و چاپ كتاب هاي متعدد كه با هزينه اي ارزان تر تمام ميشد باعث شد كه فرايند سواد آموزي براي عوام امكان پذير باشد و بدين سان فكر و انديشه از انحصار اقليت ممتاز جامعه خارج شد و تسلط بي قيد و شرط بر توليد و توزيع  كتاب پايان يافت.

در طي قرون شانزدهم و هفدهم ميلادي چاپخانه داران با تلاش پيگيرانه و فروتنانه خود ، ايجاد كارگاه هاي چاپ ، قالبريزي فلزي براي حروف، تهيه كاغذ و انواع مركب هاي مخصوص ، آثاري جاويدان براي نسل امروز باقي گذاردند و گاهي فراموش ميشود كه حروف چاپي با نامهاي بودوني و كزلون و غيره كه امروزه كاربرد فراوان دارند نام سازندگان خويش را در بر دارند.

پس از وقوع انقلاب صنعتي و پيشرفت فنون چاپ و كاغذ سازي ، طراحي گرافيك به شيوه اي كه ما امروز مي شناسيم پديدار شد ، استفاده از تزئينات و تصاوير بديع همراه با متن نوشته شده ، هنرمندان و طراحان گرافيك را بر آن داشت تا نتايج درخشاني را در كار خود حاصل كنند، هنرمنداني همچون تولوز لوترك و ويليام موريس كه در اين قرن توانستند آثار هنري خود را به صورت پوسترهاي چاپي به وجود آورند و آثار درخشاني را خلق كنند.

اين حرفه منحصر بفرد در اوايل چون با امور تجاري پيوند ميخورد در ميان منتقدان هنري داراي ارزش نمي بود و عنوانش جنبه اي تحقيرآميز داشت و مطرود شمرده ميشد اما پس از مدتي به وسيله هنرمنداني چون ويليام موريس و آموزه هاي مدرسه هنري باوهاس ارتقا يافت و با لزوم فراگيري فنون صنعتي و مهارتي در زمينه امكانات چاپي مرتبط ، به تدريج به صورت تخصص درآمد، هنرمند امور تجاري كه ديروز در گمنامي به سر ميبرد امروزه به عنوان طراح گرافيك شناخته شده است و آثارش برخوردار از خلاقيت والائي است و نام او همراه با سبك كارش حتي در قلعه هاي هنر ناب يعني موزه ها نيز مطرح ميشود.

800px-William_Morris_age_53-min_11zon
ویلیام موریس

طراحی گرافیک در عكاسي:

همانطور كه ميدانيم اختراع دوربين عكاسي همچون انقلابي صنعتي، براي هنرهاي بصري تلقي شد، تا قبل از اين پيدايش توانايي و تهيه ساختن تصاوير در انحصار هنرمندان بود اما دوربين عكاسي امكان تهيه تصوير به صورت مكانيكي را در اختيار عده كثيري گذاشت و همزمان با معجزات فراواني كه در اختراعات برقي به تحقق پيوست عكاسي براي همگان نيز اجتناب ناپذير جلوه مينمود. با اين وجود بشر قرن نوزدهم به چنان پيشرفتي نرسيد تا از امكانات تصاوير عكاسي استفاده قابل توجهي كند.

در چرخش قرن به سده بيستم عكاسي و گرافيك در يك بستر، مستقل و موثر از يكديگر ، به رشد خود ادامه دادند و برخوردار از وجوه مشتركي شدند كه تكثير يكي از تشابهات نهفته آن است ، عكاسي كه در سيل بينهايت مطبوعات با تكنيك هاي چاپي پيوند داشت ، جزء جدا نشدني تبليغات شد و عكاسي صنعتي و تبليغاتي مهمترين نقش در محصولات گرافيكي را به عهده گرفتند. يك تبليغ موثر برخوردار از يك عكس جذاب است و امروزه طراحي پوستر، بنر و بيلبوردهاي تبليغاتي، براي داشتن كيفيت محتوا ، ارزش هنري و كيفيت تبليغاتي ، از تكنيكهاي خلاقانه عكاسي بهره مي گيرند.

طراحی گرافیک در سينما:

آزمايشات و تجربيات و اديسون و لوميير پيرامون پديده فيزيولوژي تداوم رويت باعث شد كه بتوان تصاويري ضبط نمود كه حركت مي كنند و آنها را ميشد به دفعات نمايش داد ، اين پديده سينما نام گرفت . استفاده از اين وسيله نوظهور در مراحل اوليه به علت محدوديت هايش داراي امتيازات مثبتي بود ، زيرا عدم تهيه فيلم به صورت رنگي و ناطق و عدم تحرك دوربين باعث شد تهيه كنندگان فيلم سينمائي ناچار دانش بصري خود را گسترش دهند و براي ايجاد جذابيت هاي بصري در اين دوران سعي شد كه به وسيله حركات و حالات اغراق آميز هنرپيشگان ، نبودن صدا را جبران نمايند.

مهم ترين عنصر بصري به هنگام ساختن و تماشا كردن سينما حركت است، وقتي عنصر حركت به تصاوير واقعگرايانه عكاسي افزوده شود، نتيجه كار تصويري است كه به مراتب  به تصاويري كه چشم ما مي بيند شبيه تر و نزديك تر است البته مقصود نهائي سينما تقليد از چشم آدمي نيست و بيشتر ناقل پيامي است كه به شيوه خاص خود در زماني معين صورت ميگيرد.

با پيشرفت فزاينده دانش ، گسترش امكانات فني فيلمسازي گسترش يافت و در مصارف علمي ، صنعتي و تبليغاتي رشد كرد . صنعت سينما در كنار رقيب خود تلوزيون، مشتاقان فراوان تري جذب كرد و آنان را بر آن داشت تا با علاقه و آگاهي بيشتري به سالن هاي نمايش فيلم روي آورند.

ژان كاسو در كتاب دروازه اي گشوده به قرن بيستم مينويسد: ( فقط سينما بود كه مي توانست با وجود محدوديت هاي فني خاصش و فقر اوليه ولي بسيار سازنده و سودمندش به وسيله حركات و شكلكهاي بي صدا و كيفيت ريتم و جنبش ، تمام طبقات جامعه را به خنده درآورد و همه مي توانستند از آن لذت ببرند، اعم از كساني كه فقط جوياي فرصتي براي خنديدن بودند يا اشخاصي كه خواهان ارضاي حس زيباطلبانه خود بودند. نوآوري و بدعتگذاري سينما يا هنر هفتم ، و قابليت هاي آن از همان روزهاي نخست به وجودآمدن به خوبي آشكار بود، سينما توگراف در واقع بارزترين و مشخص ترين شكل هنري قرن بيستم محسوب مي شود.)

درصنعت سينما به غير از پوسترها، تيزرها و تريلرهاي سينمايي، ساخت سكانس ها و پلان هاي متعدد نقش مهم طراحي گرافيك را به روشني دارا مي باشند.

يك فيلمساز چه حرفه اي يا مبتدي با انتخاب موضوع فيلمنامه و جنبه هاي خلاقيتي آن، كادرهاي مرتبط با محتوا و فضاي مورد نظر، زاويه فيلمبرداري، انتخاب عناصر ثابت و متحرك موجود در كادر از جمله اشياء، طبيعت، ساختمانها ،  نحوه ورود، حركت و خروج اجزاي تشكيل دهنده ، بيان بدني و گفتاري احوالات بازيگران، موسيقي مناسب و سكوت بجا، و از همه مهمتر خط سير داستان و انتقال پيام، سواد بصري خود را در زمينه گرافيك به مخطب منتقل ميكند .

طراحی گرافیک در تلويزيون:

از جان لوگي برد، دانشمند و مخترع اسكاتلندي به عنوان مخترع تلويزيون ياد ميشود، اين اختراع كه از اوايل دهه چهارم قرن بيستم در آمريكا مستقر شد طيف وسيعي از مخاطبان را در بر ميگرفت كه حاوي و منتقل كننده بسياري از اخبار و پيام هاي بيشمار بود و براين اساس داراي محدوديت هايي نيز ميشد و بينندگان آن را مخصوصا كودكان را در برخي از جوامع، براي تماشاكردن محدود ميكرد. سيستم ارتباطي تلويزيون براي پخش تصوير متحرك و صداها، از مسافت دور مي باشد و طبق مفهوم امروزي ما ، لازمه يك وسيله ارتباط جمعي فراگير، وجود جمعيت وسيعي از مخاطبان است كه واكنش هاي فرواني را در كوتاه ترين زمان ، برمي تابانند. پيام هاي تلويزيوني براي توده اي از مردم طراحي ميشوند كه توجه، برخورد و همكاري بخش مهمي از اهداف سازندگان آن را در مهمترين سطح رسانه گروهي در بر ميگيرد. امروزه بخش بزرگي از درآمد شبكه هاي تلويزيوني از طريق آگهي تلويزيوني تامين مي شود ، از سالهاي آغاز پيدايش تلويزيون، تبليغات تلويزيوني در مورد طيف وسيعي از كالاها و محصولات مصرفي و خدماتي و ايده هاي متعدد، همواره وجود داشته است و اكنون با وجود فضاهاي ديجيتالي، سايت هاي تبليغاتي و رسانه هاي اينترنتي متعدد، تلويزيون همچنان نقش بسزايي در روند انتقال پيام ها دارا مي باشد.


⇐دوره جامع طراحی گرافیک⇒


طراحی گرافیک در تيزرهاي تبليغاتي:

رشد طراحي گرافيك در بستر عكاسي، سينما و تلوزيون به گزينه اي به نام تيزر تبليغات ميرسد، امكاني تصويري، پويا، موثر و جهان شمول كه به واسطه تكنولوژي برتر، انتقال پيام مورد نظر را در سريع ترين زمان ، ممكن مي سازد و نقش خود را در شكل گيري ارتباطات جوامع نوين، مهيا مي سازد.

اولين تيزر تبليغاتي كه به روي آنتن تلويزيون رفت، آگهي شركت بلووا واچ در سال 1941 در ايالات متحده آمريكا بود، اين آگهي به مدت بيست ثانيه در شهر نيويورك ساخته شد و پيش از آغاز مسابقه بيسبال پخش شد، اين آگهي ساده كه 9 دلار هزينه در برداشت نام شركت بلوواچ را در نقشه آمريكا نشان مي داد و شعار تبليغاتي خود را بيان مي كرد: ( آمريكا خودش را با بلووا تنظيم ميكنه !!!)

زمان پخش آگهي و در معرض ديد بودن براي بيننده با داشتن شعار مناسب و متفاوت براي تيزرهاي تبليغاتي از استانداردهائي ميباشد كه طراح گرافيك بايد آن را در نظر گيرد.

تيزرهاي تبليغاتي انواع مختلفي دارند كه هر يك در ارتباط با ژانر و انواع پيشرفته نرم افزارها و ابزارآلات ديجيتالي طبقه بندي مي شوند و در مسير سليقه و طبقه اجتماعي – فرهنگي مخاطبين به شيوه هاي مختلف اجرا مي شوند ، اين تيزرها هنگامي موثر واقع مي شوند كه خلاقانه باشند و گاه با تاكيد و صراحت و گاه با بر انگيختن حس كنجكاوي ، جاذبه هاي بصري خود را تقويت كنند.

امروزه موثرترين شيوه براي جذب مشتري ، تيزرهاي تبليغاتي اي هستند كه با وجود رقيب هاي تجاري فراوان بتوانند با استفاده از قوانين موفق و ابتكارات بيان ، بيشترين مخاطبان را جذب كنند و با وجود كثرت و سرعت انتقالات پيام هاي بصري كه پيرامون جوامع را احاطه كرده است، در اذهان باقي بمانند. يك طراح حرفه اي تيزر تبليغاتي بايد مخاطبين خودرا بشناسد و فرهنگ و روحيه آنان را در نظر گيرد و با وجود تنوع و تعداد اين فرايند بصري، از كليشه ها بپرهيزد و سطح توقع بيننده را برآورده سازد.

انواع تيزر :

تيزرهاي انيميشن – تيزرهاي رئاليته – تيزرهاي رئال انيميشن

تيزرهايي كه رئاليته يا واقعگرا ساخته ميشوند بيشتر براي معرفي محصولي واقعي به كار مي روند ، حاوي پيام هايي جدي به مخاطبين هستند و هدف از ساخت آن لمس واقعيت موجود مي باشد ، اما تيزرهايي كه فضاي انيميشني دارند ، از امكانات موشن گرافيك يا كارتون در آنها استفاده ميشود و در آنها شوخي يا ساده نگري به چشم مي خورد ، بيشتر داراي مخاطبين كودك يا نوجوان هستند و يا داراي اهدافي خيال پردازانه و رويا گونه براي انتقال و ايجاد ردپاي پيام در ذهن مخاطب ، مي باشند.

طراح گرافيك ، با استفاده از ايده هاي خلاقانه ، مفهوم گرا  و شناخت جاذبه هاي بصري متداول در جامعه ، بايد بتواند سرعت و جهت پيام خود را به نحوه صحيح اجرا كند و بدون در نظر گرفتن سليقه شخصي خود و كارفرما ، مخاطب محور عمل كند .

دیدگاهتان را بنویسید

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد
واتس اپتلفن