افرادی که در نقاشی های جیمی هولمز حضور دارند، کسانی هستند که او به خوبی آن ها را می شناسد. آن ها از دایره درونی او می آیند و در محیط هایی به تصویر کشیده شده اند که بین پناهگاه های امن او و مکان هایی برای سوگواری و ناراحتی هستند و جا به جا می شوند. در برخی صحنه ها، هولمز ممکن است دوستانی را در حال گردهمایی به تصویر بکشد. در برخی دیگر، چهره هایی که او تصویر می کند ممکن است در زمینه های تاریک تر ظاهر شوند – برای مثال، وزن یک تابوت را حمل می کنند.
جیمی هولمز ۳۸ ساله، اخیرا در مصاحبه ای گفت که آثار او به دوره بلوغ او در تیبودوکس، لوئیزیانا بستگی دارند. این شهر توسط تاریخ، تسخیر شده است. این شهر محل اعتصاب کارگران به رهبری سیاه پوستان در سال ۱۸۸۷ بود که با هجوم نیروهای سفیدپوست بر سر معترضان و کشته شدن ۶۰ نفر به خشونتی عظیم تبدیل شد. جزئیات مربوط به این حادثه تاریک، تا همین اواخر، خارج از پرونده رسمی عمومی کشور وجود داشت.
به این ترتیب، کار هولمز اغلب از زندگی خودش و شرایط شهر زادگاهش سرچشمه می گیرد. او طی یک تماس تلفنی گفت که به جنوب مدیون است. او در حال پردازش یک سوال تکراری است: “من به کجا تعلق دارم؟”
نمایشگاه جیمی هولمز
جدیدترین نمایشگاه این هنرمند مستقر در دالاس، “SomewhereinAmerica” در “Various Small Fires” در لس آنجلس، نشان دهنده تلاشی برای پاسخ به این سوال با نگاهی به جایی است که او آن جا فرود آمده است. در حالی که همچنان به ریشه هایی که هنوز در Thibodaux کاشته شده اند، نگاه می کند. این نمایش پس از یک سری سفرهای تحسین برانگیز، از جمله یکی در گالری ماریان بوسکی نیویورک در سال گذشته برگزار می شود. در همین حال، در ماه ژانویه، جیمی هولمز بورسیه ای از بنیاد گوردون پارکز دریافت کرد، این شایستگی به هنرمندانی داده شد که با مسائل اجتماعی مشابه مواردی به آن پرداخته بودند، سر و کار داشتند.
قبل از این که در سال ۲۰۱۹ به نقاشی به عنوان یک حرفه تمام وقت متعهد شود، یک دهه را در یک میدان نفتی لوئیزیانا کار کرد. او یادآور شد که نژادپرستی در بین کارگران بیداد می کرد. او یک واقعه ی ناراحت کننده را از قبل از ترک کار توصیف کرد. او مدتی را صرف مذاکره با یکی از زیردستانش کرده بود. مردی که قبلا زندانی شده بود و با نماد نفرت خالکوبی شده بود، تا این علامت را از روی بدنش پاک کند. پدر دو فرزند به صراحت در مورد نهادینه شدن در دوران نوجوانی و تاثیراتی که در بزرگسالی او رخ داد صحبت کرده است.
او گفت:
از آن زمان تاکنون با دردهای سختی روبرو بوده است. اخیرا، هنگام بازدید از خانه یک کلکسیونر هنری سفیدپوست، با تصویری آزاردهنده روبرو شد. تصویری که توضیحش را نمیدهد، با رنگ های نژادپرستانه. با این حال، جیمی هولمز از تصاویری مانند آن، روی گردان نشده است و در تگزاس، او شروع به گشت و گذار در مغازه های دستفروشی کرده است. جایی که او شروع به جمع آوری یادگاری های دوران جیم کرو، مانند مجسمه های مادر، کرده است و اکنون بخشی از استودیوی او را پر کرده اند. این اشیا در جدیدترین آثار او به چشم می خورد. او گفت: «ترجیح می دهم آن ها را از گردش خارج کنم، به آن ها جان تازه ای بدهم. من آن ها را می خرم و قصد دارم کاربرد آن ها را تغییر دهم.”
در Still at the Wrong Table (۲۰۲۲)، دسته های انگور، ماهیان مرده، و بازی شکار روی میز شام پخش شده اند. دو مرد سیاهپوست در کت و شلوار آبی، لیوان های خالی را برای یک دلیل بیهوده بالا می آورند. با اکراه جشن می گیرند، موضوعات اثر با تصاویر نژادپرستانه قطع می شود؛ دست یک مرد مجسمه مادری را دراز می کند، در حالی که در پس زمینه، کاریکاتورهای خنیا با دندان های طلاکاری شده از میان گل ها شکوفا می شود.
سلف پرتره از Huey’s Rug (2022)
در کنار آن یک سلف پرتره از Huey’s Rug (2022) است که در آن هنرمند با دستانش روی پلکانی نشسته است. نزدیکی این دو اثر نشان می دهد که هولمز را نمی توان از تصاویر آزاردهنده در Still at the Wrong Table جدا کرد. هولمز گفت: «من خوب غذا میخورم، اما تصویری از خودم وجود دارد که روی راه پله نشستهام، نه روی آن میز. خودش را چک کرد و همه چیزهایی را که داشت بررسی کرد. «چرا هنوز در میان کسانی که چیزی ندارند احساس راحتی می کنم که غذا بخورم؟ فهمیدم که دیوانه نیستم، در جزیره نیستم. من آن چه را که می فهمم نقاشی می کنم.» او با اشاره به کسانی که نزدیکانش محسوب می شوند، میگوید: «نمی خواهم آن ها را کنار بگذارم.»
در حالی که بسیاری از کارهای هولمز در حال حاضر ارتباط نزدیکی با Thibodaux دارند
او به خاطر ارجاعات خود به تاریخ هنر می رسد. هولمز شرح داد که به آثار هنرمندانی مانند کاراواجو نگاه می کند، که در قرن شانزدهم ایتالیا، مدل هایی را نقاشی می کرد که بدنشان را غیر ایده آل رها کرده بود. هولمز گفت: «من عاشق این ایده هستم که او بخشی از اروپا را که زیرزمینی بود نقاشی کرده بود، و این را دوست دارم که مردم را کنار نگذاشت.»
طیفی از هنرمندان رنگینپوست که در حال حاضر مشغول به کار هستند، از کری جیمز مارشال تا سلمان تور، نیز حتما به آثار و شیوه استادان قدیمی نگاهی کرده اند. تا حدودی، این هنرمندان به گونه ای کار می کنند که این سوال را مطرح کنند که واقعا چه کسی می تواند به عنوان استاد شناخته شود و چرا؟ هولمز نیز این کار را انجام می دهد و به این موضوع می پردازد که چگونه چارچوب ها مدت هاست هنرمندانی مانند خودش را کنار گذاشته اند.
هولمز توضیح داد که کلمه “استاد” آنقدر بار معنایی بالایی دارد که نمی توان در زمینه تاریخ هنر از آن استفاده کرد. در جایی که او اهل آن است، شهری که زمانی با کار مردم برده شده که در مزارع قند کار میکردند، رشد میکرد؛ این کلمه مانند یک توهین به نظر میرسد. هولمز گفت: «از لوئیزیانا، قبول کلمه «استاد» برایم سخت است. من برای مدتی طولانی از این کلمه اجتناب کردم.”
در تار و پود سیاسی ایالت هایی مانند لوئیزیانا، و قطب های آن مانند تیبودو، تقسیم بندی هایی وجود دارد که همیشه وجود دارد. کالوین شرمرهورن، مورخ برده داری آمریکا در دانشگاه ایالتی آریزونا، در مصاحبه ای در مورد گذشته شهر گفت: «وقتی در مورد گروهی از سفیدپوستان مسلح صحبت می کنید که در حال تیراندازی به آمریکایی های آفریقایی تبار هستند، مناطق خاکستری زیادی وجود ندارد. در Thibodaux و سایر مناطق در امتداد رودخانه می سی سی پی، به گفته شرمرهورن، صنایع “عمدا تحت مالکیت سفیدپوستان، سیاه کار شده اند” – خشونت اجتماعی زیربنای آن هاست.
شرمرهورن گفت، برخی از نیروهای محافظهکار در سیاست امروز ترجیح می دهند وقایعی مانند آن چه در تیبودو در سال ۱۸۸۷ اتفاق افتاد را فراموش کنند. او توضیح داد که ترسیم واقعیت این حادثه و بی عدالتی های در بطن آن، زمانی که در پوشش «یک حقیقت تاریخی» قرار می گیرند، دشوار است.
به گفته شرمرهورن، «بازیابی این خاطره» به کار مورخان و از جمله هنرمندانی مانند هولمز تبدیل شده است. «این مشکل آمریکاست.»
برای جیمی هولمز، نقاشی خاطرات و اعضای خانواده تاثیر خود را می گذارد. هولمز میگوید که روند خلق نقاشی ها به دلیل زحمت زیاد او باعث «از بین رفتن سروتونین» می شود. او نقاشی هایش را بهعنوان امتداد بدن خود توصیف می کند: مانند کار میدانی، آن ها در حین پرورش حواس، او را تحت تاثیر قرار می دهند. “من آن ها را متفاوت احساس می کنم، آن ها را متفاوت می شنوم.”
به همین دلیل است که
هولمز در کار خود یک استراتژی ایجاد کرده است که به او اجازه می دهد تا حدی استراحت ذهنی داشته باشد. در صلح ذهن (۲۰۲۲)، هولمز بارها گنجشکی را به تصویر می کشد که تا حدی زیر لایه ای از بافت رنگ پنهان مانده است. گنجشک ها در نقاشی های او تکرار می شوند. آن ها از پرندگانی که او در باغ خانواده اش می دید می کشند. جایی که هولمز در کودکی آن را نمادی برای فرار می دانست. آن ها مانند استعاره هایی برای دشواری رهایی کامل عمل می کنند – و همچنین به امنیت اشاره می کنند.
«وقتی شروع به خلق آن نقاشی ها کردم، مثل آرامش خاطری برای من بود. من از آن ها در میانه ساختن نقاشی های فیگوراتیو استفاده می کردم. وقتی آن را می بینید، مانند یک پناهگاه است.»
جیمی هولمز در حالی که به پرورش این گنجشک ها ادامه می دهد، به کشفی دست یافته است: این حیوانات را می توان فراتر از زادگاهشان نیز دید. او گفت: “قسم می خورم که فکر می کردم آن پرندگان فقط در تیبودو هستند. دنیا بزرگ تر از آن چیزی است که فکر می کردم.”