چگونه واژه شالوده شكني تعبير و توصيف مي شود؟

Modernism-min_10_11zon

شالوده شكني واژه اي است كه به طور مستمر مورد استفاده يا سوء استفاده قرار مي گيرد . اين اصطلاح اغلب به طرزي نامناسب به عنوان مترادفي براي تحليل و يا تفسير به كار مي رود ، براي مثال بعضي ها آن را اينطور استفاده مي كنند كه – بيا اين اثر را شالوده شكني كنيم _ اين كلمه ممكن است به غلط در مورد پي بردن به اشتباهات ناآشكار نيز به كار رود . به بازيچه گرفتن اين اصطلاح ممكن است براي بعضي از افراد احساس روشنفكري مد روز ايجاد كند ، در حالي كه در واقع نشانگر فقدان درك جنبه هاي ويژه و پيچيده اين برساخته نظري است .

ژاك دريدا متولد 1930 فيلسوف فرانسوي الجزايري ، اصطلاح شالوده شكني را براي بيان طرحي وضع كرد كه چگونگي شالوده يابي ادراك و معنا را مورد كاوش قرار مي دهد . او اين عبارت را از مارتين هايدگر ، كه اصطلاحات مختلفي همچون ويران سازي و بازيابي را براي اشاره به ارتباط پيچيده خود با گذشته ي فلسفه مورد استفاده قرار مي داد اقتباس كرد .

Jacques-Derrida-min_11zon
ژاك دريدا

هايدگر دريافته بود كه همزمان هم منتقد فلسفه ي قاره اي و هم ناقد آن است . از نظر دريدا اگرچه به طور نوعي زبان به عنوان ابزار انتقال معنا تلقي مي شود ، اما اين قابليت را دارد كه هر دو وجه حاضر و غايب معنا را منتقل كند . بدين معني كه آنچه كه يك گزاره ي معين تلاش دارد آن را بيان نكند ممكن است مهمتر از آنچه باشد كه در صدد بيان آن است .

بازي ناپايدار نشانه ها اين كشاكش را ميان معناها و نامعناها ممكن مي سازد . شالوده شكني از اين ايده پساساختارگرايان آغاز مي شود كه ساختارها نوعي از حقايق ژرف نيستند كه در انتظار برملاشدن باشند ، بلكه شالوده هاي فرهنگي آن ها در خلال گفتمان ها خلق مي شود . هيچ روش عيني و جهانشمولي براي نيل به دانايي و ادعاي حقيقت وجود ندارد .

پسا مدرنيسم به عنوان موقعيت و عمل چگونه در آثار هنري نمود مي يابد ؟

پسامدرنيسم جنبش انتقادي و مولدانه ي مهمي در دوره معاصر محسوب مي گردد . اما پيش از بررسي و كنكاش در پسا مدرنيسم ، بايد اين پرسش را طرح كرد كه مدرنيسم چيست ؟

تعريف مدرنيسم ( ها ) اصطلاح مدرنيسم و مدرنيست را در تاريخ هنر مي توان براي طرح بندي يك دوره زماني ، يك اثر هنري و يا گروهي از آثار ، يك فرهنگ ويا يك رويكرد به تفسير فرهنگ به كار برد .

آغاز مدرنيسم در دنياي هنر معمولا از فرانسه دهه 1850 و با آثار هنرمنداني چون گوستاو كوربه و ادوارد مانه و شارل بودلر نويسنده در نظر گرفته مي شود و به طور كلي نيمه ي اول قرن بيستم نيز به عنوان دوره اوج شكوفايي آن شناخته مي شود .

هنرمندان و نويسندگان مدرنيست منابع الهام خود را از حال هميشه متغير و مناظر خيره كننده شهرها و جهان مدرن مي گرفتند . آن ها به طرزي آگاهانه تعليمات آكادميك مبني بر توجه به سنت هاي گذشته هنري را مردود مي شمردند . اين گسست از گذشته به اين معنا بود كه هنرمندان مدرنيست بايد به ابداع فرم ها ، تركيب ها ، رسانه ها و نشانه هايي بپردازند كه قادر به بيان پديده هاي نوظهور و سرعت سرسام آور دنياي مدرن باشد . بدينگونه بود كه وقتي مانه تصميم به نقاشي يك زن برهنه گرفت ، به جاي تصوير لطيف و احساس برانگيز يك الهه شبه يوناني ، يك زن مدرن پر شر و شور و روسپي را در كنار يك خدمتكار با دسته گلي در دست و مضحكه يك گربه ، با نگاه خيره و گستاخانه اش به تصوير در آورد .

مارسل دوشان در اوايل قرن بيستم با امضاء R.Mutt

بر روي يك كاسه توالت و آويزان كردن آن بر روي ديوار ، همچنين واسيلي كاندينسكي با كاووش در فرم هاي انتزاعي ، و سورئاليست ها با كاووش در ناخودآگاه نيز دست به اقدامات سنت شكنانه ي مشابهي زدند .

ايده آوان گارد نيز كه به مفهوم اوج خودآگاهي در آفرينش گري و جستجو براي خلق چيزهاي جديد و ايستادگي در برابر نهادهاي تثبيت شده هنري و فرهنگي اشاره دارد با مدرنيسم در ارتباط است .

دوشان ، اثر خود ، پيشابگاه را با هدف بهت زده كردن نظاره كنندگان هنر و نيز مردود شمردن آگاهانه ي سنت هاي قديمي بازنمايي و جدال با آنچه كه به ظاهر درست ، صادقانه و به طور بنيادين موجه شمرده مي شد ارائه كرد .

دوره آموزشی تاریخ هنر

هنرمندان براي خلق فرم ها ، رسانه ها ، تصاوير و خواست هاي اجتماعي جديد دست به كار شدند تا آن ها را بر فراز ويرانه هاي كهن برافرازند . با اين وجود ، جنبش مدرنيست به رغم اهداف انقلابي اش ، به طرقي ، نوعي جديد ازمرجعيت را به عنوان ديدگاه فراگير در مورد فرهنگ و توليدات فرهنگي ، جايگزين اقتدار و سلطه پيشين كرد .

به طور همزمان ، مدرنيسم با روشي خاص از قرائت تاريخ هنر و روايتي ويژه از آن در پيوند است ، روايتي يكدست و تماميت گرايانه كه بر سيماي هنرمند ابرقهرمان ( مرد ) ، محوريت و مركزيت محصولات فرهنگي اروپا و ترسيم تاريخ هنري از دنياي كهن تا عصر حاضر تمركز مي كند .

در چنين تاريخ هنري مدرنيسم ساير نقاط دنيا در آن ناديده انگاشته شده است ؛ جنبش هاي مدرنيستي اي كه در قياس با آنچه كه در اروپا و آمريكا رخ داده ، به اشكال مختلفي در آفريقا ، اقيانوسيه ، آسيا و آمريكاي لاتين ظهور يافته اند . بر خلاف سازوكار استعمار ، مدرنيسم از آغاز در اروپا رخ نداده است و اين گونه نبوده كه پس از آن خود را به طور تمام و كمال در ديگر نقاط جهان گسترانده باشد . مي توان دو كردار مدرنيستي متفاوت و در مكالمه با فرهنگ غربي را مورد توجه قرار داد .

افزودن ( پسا ) به مدرنيسم چگونه شكل گرفت و توصيف آن چيست ؟

آيا پسا در مدرنيسم به معناي پس از مدرنيسم است و يا به معني براساس مدرنيسم و يا هر دوي اين ها ؟ آيا پسا مدرنيسم به انتقاد از سرمايه داري اشاره دارد و يا خود بياني فرهنگي از تفوق سرمايه داري است ؟ در هر صورت ، پسامدرنيسم از چه زماني آغاز شده است ؟

اين عبارت در ابتدا در دهه 1930 مورد استفاده قرار گرفت و در دهه هاي 1950 و 1960 در نقد ادبي رواج يافت .

با اين توصيف نبايد اينگونه تصور كرد كه اين كلمه صرفا در سال هاي دهه 1970 و 1980 به عنوان روشي براي بحث پيرامون اشكالي از ادبيات ، موسيقي و هنرهاي بصري كه متفاوت از شيوه هاي مدرنيستي بودند فراگير شده باشد .

اين اصطلاح در ابتدا ، به طور گسترده در توصيف نوعي از معماري به كار برده شد كه منابع الهام خود را نه تنها در سازه هاي مدرنيستي ، بلكه در تزئينات التقاطي بناها و نقش مايه هاي مربوط به گذشته نيز جستجو مي كرد .

پسا مدرنيسم در نقاشي و مجسمه سازي و ديگر رسانه هاي بصري ، با طرد حقايق غير قابل انكار و پايگان هاي مدرنيسم و علاقه به سنت هاي گذشته كه مدرنيسم آن را مردود مي شمرد و هنر التقاطي با تركيبي متنوع از المان ها و نقش مايه ها ، و بازگشت به تصويرگري پيكرنما ، در تداعي است .

بناي گالري هنر شهر اشتوتگارت اثر استرلينگ منابع كلاسيك را در تناسبش با به كاربردن پنجره ها و ستون ها و عناصر غيرجدي همچون رنگ هاي براق و ديوارهاي مواج تركيب مي كند . او در يكي از نوشته هايش بيان مي دارد كه موزه مكاني است كه در آن سبك هاي ادوار مختلف ، همچون يك كلاژ بزرگ باهم گرد آمده اند ؛ بدين ترتيب چرا خود بنا نبايد همچون كلاژي از تلميح هاي معمارانه باشد ؟ به رغم فرم هاي نوآورانه معماري ، داگلاس كريمپ آن را به خاطر استمرار الگوي از مد افتاده و ارتجاعي كاركرد موزه به نقد مي كشد .

Breaking-the-foundation-min_11zon

جيمز استرلينگ ، نئو اشتاتس گالري ، 1983-1977 اشوتگارت

پسامدرنيسم يا همان زيبايي شناسي ستيزي ؟

اصطلاح پسامدرنيسم به سرعت تكثير يافت و نبايد آن را صرفا سبك مد روز معماري و طراحي داخلي قلمداد كرد . از نظر هال فاستر ، منتقد فرهنگي ، پسامدرنيسم تنها يك سبك هنري نيست ، بلكه موقعيتي از زندگي در دهكده ي جهاني اشباع شده از رسانه ها و در بافت طبقات متغير و صورت بندي هاي اجتماعي جوامع پساصنعتي است .

اين موضوع چالشي بزرگ در روش هاي انديشه درباره ي جهان كه ريشه در نظريه هاي عقلانيت و پيشرفت عصر روشنگري داشت به وجود مي آورد .

مجموعه منتخب تاثيرگذار فاستر با عنوان زيبايي شناسي ستيزي 1983 علاوه بر ديدگاه هاي كلي وي در مورد نظريه ي پسامدرن حاوي مقالات مهمي از افرادي چون يورگن هابرماس ، ژان بودريار ، فردريك جيمسون ، رزاليند كراوس و ديگران نيز هست . اين منتقدين ، نقدهاي پسامدرنيسم به اصول ، و حقايق محوري مدرنيسم را مورد بررسي قرار داده و دو وجهي هايي همچون فرهنگ / طبيعت ، مركز / حاشيه ، متمدن / بدوي ، هنر فاخر / هنر نازل ، تصوير / واقعيت و ابداع / سنت را به چالش كشيده اند .

همانگونه كه هويسن در اثر خود با عنوان ( ترسيم پسامدرن ) بيان مي دارد ، نظريه و شيوه فرهنگي پسامدرن به طور خودكار هيچ مزيتي را براي واژه اول هريك از اين جفت ها قائل نمي شود .

البته ديدگاه هاي كمتر خوش بينانه اي نيز در رابطه با پسامدرنيسم ، و يا منطق فرهنگي سرمايه داري متاخر 1991 فرهنگ پسامدرن را به موج جديد نظامي گري و سلطه ي اقتصادي آمريكا پيوند مي دهد و استدلال مي كند كه در اين حالت ، همچون سرتاسر تاريخ طبقاتي ، در بنيان فرهنگ ، خون ، شكنجه ، مرگ و وحشت جاري است .

دیدگاهتان را بنویسید

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد
واتس اپتلفن