آنلاین
هویت کلامی و بصری برند
در سال ۱۹۵۵ رئیس آیبیام سؤال زیر را مطرح کرد:
این فصل همچنین درباره هویت کلامی صحبت میکند. البته این هم اصطلاح معاصر دیگری است که روشن میکند چه بخواهیم و چه نخواهیم هویت از طریق کلمات و زبان نیز بیان میشود. برخی سازمانها زبان خود را تغییر دادهاند تا بتوانند با مشتری صمیمیتر باشند (ادارههای مالیات، آژانسهای دولتی و خیریهها). برخی سازمانها نیز هنوز به هویت کلامی بد خود پایبندند، یعنی تا اندازهای بد که در برخورد با آنها به یک راهنمای حرفهای نیاز خواهید داشت. برای مثال شرکتهای IT همچنان مخاطبان خود را با اصطلاحات تکنیکی، واژههای تخصصی و انگلیسی بد گیج میکنند و بسیاری از وکلا نیز برای مرعوب کردن موکلان خود از عبارات عجیب و واژههای تکنیکی استفاده میکنند.
فکر میکنید ممکن است که آیبیام بتواند شبیه به شرکتی شود که واقعاً هست؟
در آن زمان رئیس شرکت توماس جی واتسون، پسر بنیانگذار آیبیام بود و الیوت نویس، مشاور طراح صنعتی آیبیام مردی بود که پاسخ مثبتی به این سؤال داد. واتسون و نویس متوجه شدند که شرکت اولیوتی در شرف تحتالشعاع قراردادن آیبیام بود. البته شما نیز با دیدن دو شرکت پهلو به پهلوی هم، به همین نتیجه میرسیدید. هر دوی آنها برای شناخته شدن بهعنوان «رهبر دنیای مدرن» در حال رقابت با یکدیگر بودند، اما آیبیام بیشتر شبیه به رهبر دنیای چاپ بود. بنابراین برنامهای برای ایجاد نظمی یکپارچه از هویت آیبیام شکل گرفت و هدایت آن به دست مردی بود که مجله فورچون او را «بزرگترین سرمایهگذار تا به آن زمان» خواند.«هویت بصری» اصطلاح جدیدی است که احتمالاً برای جلوگیری از مشاجرههای طولانی درباره معنای «برند» در مقابل «هویت شرکت» ابداع شد. در دهه ۱۹۸۰ واژه برند از پودرهای صابون کوچ کرد تا معنایی مجازی برای تقریباً هر آنچه روی زمین قابلیت اثرگذاری یا جذب مردم را دارد، شکل دهد. سیاستها، کشورها، جنبشها، هنرمندان، مشاهیر و مؤسسات آموزشی، همچنین شرکتها و شکلاتها همگی تبدیل به برند شدند. از این رو برند کمابیش معنای آنچه را که بهعنوان هویت شرکت از آن یاد میشد، به خود گرفت: یعنی همان تجربه کلی که یک شرکت به کارکنان، مشتریها و دیگران ارائه میداد، همچنین ترکیبی متمایز و زیرکانهای از وعدههای ناملموس و ویژگیها و منافع ملموس.هویت بصری جزئی آشکار و قابل رؤیت در برندسازی است. به این ترتیب بخشی مهم محسوب میشود زیرا آنچه قابل مشاهده است نسبت به آنچه که شنیده شده یا از یک نمایش اسلاید فهمیده میشود احتمالاً تأثیر بیشتری خواهد داشت.هویت بصری
هویت بصری در برگیرنده اجزای گرافیکی است که با هم سیستمی برای هویتخشی و ارائه یک برند ایجاد میکنند. ممکن است «عناصر اصلی» در هویت بصری برند شامل انواع متفاوتی از موارد زیر باشد:- لوگوتایپها
- نمادها
- رنگها
- سبک حروف
⇐ دوره تدوین برنامه کسب و کار در مدرسه تبلیغات ایده ⇒
این فصل همچنین درباره هویت کلامی صحبت میکند. البته این هم اصطلاح معاصر دیگری است که روشن میکند چه بخواهیم و چه نخواهیم هویت از طریق کلمات و زبان نیز بیان میشود. برخی سازمانها زبان خود را تغییر دادهاند تا بتوانند با مشتری صمیمیتر باشند (ادارههای مالیات، آژانسهای دولتی و خیریهها). برخی سازمانها نیز هنوز به هویت کلامی بد خود پایبندند، یعنی تا اندازهای بد که در برخورد با آنها به یک راهنمای حرفهای نیاز خواهید داشت. برای مثال شرکتهای IT همچنان مخاطبان خود را با اصطلاحات تکنیکی، واژههای تخصصی و انگلیسی بد گیج میکنند و بسیاری از وکلا نیز برای مرعوب کردن موکلان خود از عبارات عجیب و واژههای تکنیکی استفاده میکنند.
هویت کلامی
هدف «عناصر اصلی» هویت کلامی ایجاد زبانی متمایز برای برند است. ممکن است این عناصر شامل موارد زیر شوند:- نام
- سیستم نامگذاری برای محصولات، برندهای فرعی و گروهها
- شعار تبلیغاتی
- اصول لحن بیان
- استفاده از داستانها