برای توصیف عكس، چگونه باید از روش های انتقادی و تفسیری برای داوری بهره گیریم؟

Description-of-the-photo-exhibition-

توصیف عكس ، یا یك نمایشگاه ، یعنی توجه به هر آنچه بدان مربوط می شود و بازگو كردن آن به دیگران ، چه به صورت سخنرانی و چه در قالب نوشته .

توصیف فرایند گردآوری داده ها و فهرست كردن حقایق است . توصیف یعنی پاسخگویی به پرسش هایی نظیر : ( اینجا چیست ؟ من چه چیزی را می بینم ؟ من واقعا درباره ی این تصویر چه میدانم ؟ ) پاسخ ها شناسایی بدیهیات و مبهمات است . حتی زمانی كه موارد معینی به نظر منتقد بدیهی می آید ، آن ها را نشان می دهد ، زیرا می داند آنچه برای بیننده ای بدیهی است برای دیگران ممكن است قابل رویت نباشد .

اطلاعات توصیفی شامل نظر درباره ی موضوع عكس ، واسطه و فرم به طور كلی درباره محیط اتفاقی عكس می شود ، كه این یك ، شامل اطلاعات درباره ی عكاس ، زمان عكاسی و محیط اجتماعی است كه عكس از دل آن سر برآورده است .

اطلاعات توصیفی حقیقی یا دروغین دقیق یا غیر دقیق ، واقعی ، یا غیر واقعی است : ریچارد آودون یا از دوربین دیردورف 8.10 اینچ استفاده كرده یا نكرده است ؛ یا بیش از 17 هزار قطعه فیلم مصرف كرده یا نكرده است .

اظهارات توصیفی با مشاهده قابل بررسی است . اگر چه اصولا می شود نشان داد كه ادعاهای توصیفی حقیقی است یا كاذب ، در عمل منتقد گاهی انجام آن را مشكل می یابد . منتقدان اطلاعات توصیفی را از 2 ماخذ به دست می آورند – درونی و بیرونی .

آن ها بیشتر اطلاعات توصیفی را با دقت از درون عكس كسب می كنند . همچنین اطلاعات توصیفی را از منابع بیرونی مانند كتابخانه ، خود عكاس ، نشریات و … به دست می آورند . هنگام تماشای نمایشگاه یا عكس خاص توصیف نقطه ی منطقی برای شروع است . زیرا وسیله ی گرداوری آن دسته از اطلاعات اساسی است كه به درك عكس كمك می كنند . البته از نظر روانشناسی ما اغلب در ابتدا می خواهیم قضاوت كنیم و نخستین اظهار نظرها حاكی از تایید و یا عدم تایید است .

ذاتا قضاوت كردن در ابتدای امر خطا نیست چرا كه قضاوت نیاز به آگاهی دارد و اطلاعات مناسب نیازمند توصیف دقیق است . خواه ما در ابتدا قضاوت كنیم و سپس بر اساس توصیف ، در صورت لزوم ، در قضاوت خود تجدید نظر كنیم ، و خواه در ابتدا توصیف و تفسیر كنیم و سپس قضا وت كنیم ، این امر به انتخاب ما بستگی دارد . نقطه ی آغازین قطعیت ندارد ، ولی توصیف دقیق از ضروریات نقد قابل دفاع است . تفسیر بر داوری ای كه به واقعیت بی توجه باشد یا مخالف واقعیت باشد جدا ایراد دارد . منتقدان مسلما و غالبا دست به توصیف می زنند ، اما در متنی كه چاپ می شود الزاما در آغاز ، توصیف و بعد تفسیر و سپس داوری نمی كنند .

ممكن است در ابتدا پیش خود و قبل از نوشتن توصیف كنند اما در نوشته به منظور جلب توجه خواننده ابتدا با قضاوت آغاز می كنند یا دست به تفسیر می زنند و سوالاتی مطرح می كنند یا نقل قول می كنند یا از نظر ادبی ابزارهایی بر می گزینند . زیرا اگر ابتدا توصیف كنند و سپس تفسیر و بعد قضاوت كنند احتمالا موجب كسالت خواننده خواهند شد .

غالبا منتقد در یك جمله اطلاعات توصیفی را با تفاسیر و داوری در هم می آمیزد . برای یادگیری سریع فرایند توصیفی نقد ، داده های توصیفی را در نوشته ی منتقدان دسته بندی و مطرح می كنیم .

ریچارد آودون ، عكاس مد و عكاس پرتره ، اهل ایالات متحده آمریكا 1923-2004

توصیف نمایشگاه ( در غرب آمریكا ) ی ریچارد آودون عكاس مشهور آمریكایی چگونه به نگارش منتقدان در آمد ؟

وقتی عكس های ریچارد آودون با عنوان ( در غرب آمریكا ) برای نخستین بار به نمایش گذاشته شد ، داگلاس دیویس در وضعیت دشواری كه اغلب منتقدان هنر دچارش می شوند ، قرار گرفت – او ملزم بود درباره ی كاری جدید كه همه را به مبارزه می طلبید مطلب بنویسد . علاوه بر این می بایست مطلب را برای خوانندگانی كه نمایشگاه را ندیده بودند می نوشت .

اكنون عكس های غرب آمریكا آودون به نسبت شناخته شده است ، زیرا هم در نمایشگاه عرضه شده اند و هم از سال 1985 به صورت كتاب در دسترس قرار گرفته است و افزون بر این ها چندین منتقد درباره ی آن اظهارنظر كرده اند . اما وقتی دیویس برای مجله نیوزویك مطلب می نوشت ، نمایشگاه به تازگی گشایش یافته بود و این آثار هنوز شناخته نشده بودند . مقاله ی او در حدود 1000 كلمه بود كه یك صفحه و یك ستون از نشریه را به خود اختصاص داد .

Description-of-the-photo-exhibition12-min_15_11zon

همراه مقاله چهار عكس از آثار آودون به چاپ رسید . مقاله ی دیویس پر از اطلاعات توصیفی است ، یعنی دارای حقایق و مشاهدات درباره ی عكس ها بود كه به صورت سوال مطرح شده بودند .

دیویس مقاله اش را با این جمله شروع می كند : ( در میان انبوه پرتره هایی كه در فورت ورث به نمایش درآمد ، عكسی بسیار بزرگ و بی اندازه بلندپروازانه روی سه قاب در كنار هم نصب شده بود . پرتره ها ریچارد آودون عكاس مشهور مد به قصد مستند كردن غرب آمریكا تهیه كرده بود ) .

شاید خواننده مقاله ریچارد آودون را بشناسد شاید نشناسد ، پس دیویس بی درنگ و بدون تردید به خواننده آگاهی می دهد كه ریچارد آودون عكاس مد است . همچنین توضیح می دهد كه عكس های نمایشگاه پرتره و تعدادشان هم زیاد بوده است . ( در میان انبوه پرتره ها ) – و اینكه در فورت ورث به نمایش درآمده است . هرچند اشاره به محل نمایشگاه توضیح واضحات است اما توضیح از آن رو جالب است كه نمایش های بزرگ عكاسان مشهور مد و آودون معمولا در نیویورك برگزار می شود تا شهری در تگزاس .

اینكه عكس ها به قصد ( مستند كردن ) غرب آمریكا تهیه شده اند برای دیویس و قضاوت نهایی او اهمیت خاصی می یابد . دیویس بررسی خود را با بحث درباره ی یكی از عكس ها آغاز می كند كه او آن را ( بی اندازه بلندپروازانه ) می نامد .

عكس پیچیده است و همراه با مقاله چاپ نشده است . تصویر ذهنی ما به توصیف دیویس مربوط می شود : ( با بیش از سه متر طول و تقریب 5/1 متر ارتفاع بزرگترین تصویری كه در نمایشگاهی به نمایش درآمده است .)

حال با توجه به معیارهای عكاسی بسیار بزرگ است ؛ دیویس بر ابعاد آن تاكید می كند و نیز نشان می دهد كه بیشتر كارها به اندازه واقعی ( آدم ها ) است : ( ما روبروی چهار چهره ی سیاه معدنچیان كه بر سه عكس مجزا ردیف شده اند ، می ایستیم . ) خوانندگانی كه نمایشگاه را ندیده اند درمی یابند كه تصویر از سه عكس مجزا تشكیل شده است . دیویس توضیح می دهد كه (سیاه) ردیف شده اند . او همچنین توضیح می دهد كه روبروی سه نقطه آن ها می ایستیم.

توضیح دیویس در مورد تصاویر مهم است زیرا خواننده با دیدن كتاب های آودون ، یا تصاویر كوچك مجله یا روزنامه . آیا احتمالا اسلاید هایی بر پرده ی كلاس درس ، اگر اصل كارها را ندیده باشد ، می تواند آن ها را در ذهن تجسم كند . یكی از اهداف توصیف درك آن ها در حال و هدف دیگر ثبت دقیق رویداد برای آیندگان است . برخی از نقدهای كنونی آثار جدید ، به بخشی از تاریخ هنر برای نسل های آینده تبدیل خواهد شد .

سپس دیویس توضیح می دهد كه یكی از چهار معدنچی در تصویر سه تكه ، تصویرش دوبار تكرار شده، چهره اش درست در دوخط انفصال تابلوها دوپارچه شده است . از دید دیویس این دوپارچه شدن ( كوبنده و جذاب است . )

در یك عكس معدنچی ریش دارد و در دیگری ندارد . دیویس توضیح می دهد كه آودون دو بار و در فاصله ی سه ماه از معدنچی عكس گرفته است : بار نخست معدنچی ریش داشته و بار دوم ریش نداشته است .

تمام این توصیفات درباره ی عكس سه تكه ، در نخستین پاراگراف مقاله آمده است . پس این اطلاعات مقدمه چینی است برای رسیدن به تفسیر چیستی عكس و نتیجه ی ارزیابی آن به شمار می آید : آثار آودون ، همچون عكس معدنچی ، دارای دو وجه است . )

به نظر دیویس ، دو وجهی بودن نمایشگاه از آن جهت است كه اولا ، عكس برخورد مستقیم و ( مستند ) با غرب آمریكاست و سپس جدایی اودون از عكاسی مد است ، كه او بدان شهرت یافته است . اما طبق نظر دیویس ، هرچند عكس ها ممكن است به نظر اتفاقی و خلق الساعه برسند ، اما كاملا فكر شده و پرداخته شده اند : مثل همیشه او از سبك و حالت و جلوه پیروی كرده است .

دیویس در آخرین جمله ی مقاله نتیجه می گیرد كه این نمایشگاه غرب را مستند نكرده است ، بلكه خود اودون و سبك او را سندیت بخشیده است . بدین سان قضاوت دیویس در هم آمیخته است : نمایشگاه با توجه به ادعای او مستندنگاری دقیق غرب نیست ، و از این رو موفق نیست ؛ اما توفیق عكاس در این است كه به عنوان سبك كامل عكاسی با شور خاصی كار خود را پیگیری می كند .

Description-of-the-photo-exhibition14-min_17_11zon

از مجموعه ی در غرب آمریكا . معدنچی . ریچارد آودون 1979

Description-of-the-photo-exhibition15-min_18_11zon

ریچارد آودون برای برپایی این نمایشگاه جنجال برانگیز دو بار به غرب آمریكا سفر كرد و از معدنچیان و ساكنین آن 124 پرتره تهیه كرد . او در 752 جلسه عكاسی 17000 عكس گرفت.

نمونه هایی از عكس های ریچارد آودون كه از افراد مشهور و برای مجلات مد گرفته است

Description-of-the-photo-exhibition7654-min_28_11zon

داگلاس متیو دیویس ، 1933-2014 ، هنرمند ، منتقد و معلم آمریكایی كه برای انتشارات نیوزویك مطلب می نوشت .

قضاوت داگلاس دیویس ، درباره نمایشگاه ریچارد آودون چگونه است ؟

دیویس ، در سه پاراگراف ، نمایشگاه اودون را تشریح كرده است .

میان پاراگراف آغازین درباره ی عكس سه تكه و پاراگراف نهایی نتیجه گیری ، كه شامل قضاوت دیویس است ، سه پاراگراف اطلاعات توصیفی ارائه شده است . توصیفات نه تنها جالب و روشنگرند ، بلكه متضمن تفسیر و قضاوت منتقدند .

تفسیر دیویس این است كه آثار دارای سبك و زیبا هستند و قضاوت او این است كه به دلیل همین سبك هم ناموفق است و هم موفق . ما و دیگر منتقدان ممكن است موافق یا مخالف نظر دیویس درباره ی كارهای اودون باشیم . هرچند توصیف ، تفسیر و ارزیابی در نوشته ی منتقدان در هم تداخل می كنند و مرزهای روشنی میان آنها نمی توان ترسیم كرد حتی در عبارات و جمله ها ، به تقسیم بندی زبان توصیفی و اطلاعات دیویس خواهیم پرداخت .

در پاراگراف بعدی ، می فهمیم كه برگزاری نمایشگاه به طول انجامیده ، و در مورد متفاوت بودن سبك كار با سبكی كه اودون را در دهه شصت به شهرت رسانید تبلیغ زیاد شده است . دیویس سبك آثار پیشین را ( سبك متعالی مد ) می داند . در نخستین پاراگراف او اظهار داشت كه عكس های فراوانی آنجا بود ، حال می گوید 124 عكس به نمایش درآمده  و اضافه می كند عكس ها در كتابی توسط انتشارات ابرامز به چاپ رسیده است . دیویس در قضاوت و نه توصیف ، كتاب را ( زیبا ) می خواند . و می افزاید ( عكس ها صمیمی و راحت به نظر می رسند )

در پاراگراف سوم دیویس اطلاعاتی را به خواننده می دهد كه نمایشگاه به سفارش موزه ی آمون كارتر فورت ورث در سال 1980 ، كه اكنون نمایشگاه در آنجا برگزار شده است ، تهیه شده است . دیویس می گوید كه اودون بارها ،در مراسم مارگیری سویت واتر در تگزاس حضور یافته است و به معادن زغال سنگ در پائونیا سفر كرده است . اودون در 752 جلسه ، عكاسی كرده است و 17000 عكس گرفته است .

دیویس می افزاید پروژه ی عكاسی اودون همچون تلاش های مستند نگاری ویلیام هنری جكسون و ادوارد كورتیس كه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مناطق غرب آمریكا را پیمودند ، بسیار گسترده بوده است .

در پاراگراف چهارم درباره ی شیوه ی عكاسی اودون بحث می كند . می گوید كه اودون ( زنبورداری با سینه ی برهنه را كه زنبورها از تن او بالا می روند ) در برابر عدسی دوربین قرار داده است . دیویس ادعا می كند كه موضوع عاای اودون به نظر راحتت و واقعی می آیند و آنرا به شیوه ی عكاسی اودون نسبت می دهد .

Description-of-the-photo-exhibition4-min_8_11zon

دیویس می گوید اودون برای عكاسی از دوربین 8.10 اینچ قطع 20.25 سانتیمتر دیردورف استفاده كرده و به همین سبب توانسته است به موضوع نزدیك شود و با او حرف بزند و در حالی كه در كنار دوربین ایستاده است ، شاتر را بفشارد .

دیویس اشاره می كند زمینه ی عكس ها سفید یكدست است و برای این منظور او كاغذی را در پشت دوربین آویخته است و می افزاید در نوردهی از نور طبیعی استفاده شده است ؛ و موقع چاپ عكس ها هیچ بخشی از عكس ها حذف نشده است و نگاتیوها رتوش نشده اند .

در پاراگراف آخر به گفته ی اودون اشاره می كند كه می خواسته است بیننده هنگام تماشای عكس باور كند كه ( موضوع ، خود را در برابر عكاس حس نمی كند ) .

او سبك اودون را چنین توصیف می كند : نگاه مرده وار و خیره به دوربین ، اندام بی وقار ، دست یا سری كه در كناره ی قاب برش خورده . او موضوع عكس دیگری را چنین توصیف می كند ( الوارفروش تنومندی كه كودك آرام خود را سر و ته گرفته است ) و به معدنچی دیگری اشاره می كند چهره اش را ( غبار زغال پوشانده ) است و سپس در نتیجه گیری جمله ای از اودون را كه قبلا نقل شد ، ذكر می كند كه اودون با اشتیاق سبك عكاسی خویش را دنبال می كند .

دوره جامع عکاسی

از نظر سایر منتقدان ، آیا عكس های نمایشگاه در غرب آمریكا  اودون  ، یادآور مُد هستند ؟

مقاله ی دیویس برای مجله ای با تیراژ بالا با سلیقه های گوناگون نوشته شده است . مقاله چندان طولانی نیست . مقاله ی دیگری به همین اندازه در نشریه ی آرت فوروم ، تقریبا در همان زمان كه مقاله ی دیویس در نیوزویك منتشر شد ، به چاپ رسید . مقاله را ویلیام ویلسون نوشته است .

مقاله ی بعدی با عنوان ( اودون به غرب می رود ) به وسیله یی سوزان ویلی نوشته شد و شش ماه بعد در آرت نیوز به چاپ رسید . هر دو نشریه ی آرت فوروم و آرت نیوز عمدتا به هنرهای تصویری می پرددازند . طول مقالهه هاای دیویس و ویلسون در حد یك صفحه ی 1000 كلمه ای نشریه است . طول مقاله ی ویلی در حدود شش صفحه ی نشریه است و 3500 كلمه دارد . مقاله ی ویلسون با یك عكس و مقاله ی ویلی با چهار عكس همراه است .

دیویس و ویلسون دیدی تایید آمیز نسبت به نمایشگاه دارند . هرچند هر دو نمایشگاه را تایید می كنند ، اما ویلسون ، همچون دیویس ، عقیده دارد كه عكس ها مستندسازی دقیق غرب نیست . به اعتقاد ویلسون ، این روایت اودون از غرب امریكاست ، اما او آنرا مهم تلقی نمی كند ؛ او عكس ها را روایتی داستان گونه و تماشای آن هارا لذت بخش می داند . او هرچند از بعضی از عكس ها ایراد می گیرد و آن ها را صرفا مُد می نامد اما نگاهی مثبت به نمایشگاه دارد .

سوزان ویلی به وضوح نمایشگاه را تایید نمی كند . هرچند او اودون را به خاطر ( صنعتگری بی عیب ) تحسین می كند به نظر او نمایشگاه ( سرد و ماشینی ) و ( بدون قدرت تاثیرگذاری عمیق )  است . به نظر او عكس ها بیشتر ( مد هستند و نه هنر ) . با این مرور كوتاه در مورد موضع ویلسون و ویلی ، و جست و جوی توصیف در نقد ، دو وضعیت دیگر نقد را در مورد دیویس بررسی خواهیم كرد . افزون به تحلیل توصیفات این سه منتقد درباره ی كار اودون ، توصیف انواع دیگر عكس را مورد بررسی قرار خواهیم داد .

چگونه در نقد عكس ، مطلب را توصیف می كنیم ؟

بیانات توصیفی درباره ی مطلب ، اشخاص ، اشیا ، مكان ها و رخدادهای عكس را معین و مشخص می كند . هنگام توصیف ، منتقد آنچه را كه می بیند نام می برد و مشخص می كند .

در نمایشگاه اودون 124 پرتره به نمایش گذاشته بود ، بسیاری از عكس ها دسته جمعی و تعدادی انفرادی بود . دیویس به اختصار برای توصیف موضوع نمایشگاه ، دست به دسته بندی می زند ، مثل گله داران ، خانه دارها ، رام كنندگان اسب ، حفاران چاه های نفت ، پرورش دهندگان خوك ، بسته بندی های گوشت ، روزمزدان استخدام نشده .

بعضی از این عناوین را آودون برای عكس هایش انتخاب نكرده است – مثل دیوید بیزون ، دفتردار بارگیری ، دنور ، كولورادو 25/7/1981 – و دیویس از برخی از عناوین در مقاله اش استفاده كرده است . اما عناوینی را خود اختراع كرده است مثل ( روزمزدان استخدام نشده ) .

او اضافه می كند كه یكی از معدنچیان ( قدبلند و رازآمیز ) است و درباره ی پسری می نویسد ( با ماری پیچیده به دور بازو ) . هنگام خواندن مطلب این توصیفات به نظر ساده ، صریح و بدیهی می آید اما دیوییس با گزینش دقیق كلمات این كار را انجام می دهد . عكاس تصویر ارائه می دهد و منتقد واژه هایی برای تصویر .

Description-of-the-photo-exhibition7632-min_27_11zon

ویلیام ویلسون در مقاله ی خود در آرت فوروم همان موضوع را كه دیویس دیده است به نوعی دیگر تفسیر می كند . او موضوع نمایشگاه را ( گرد هم نمایی انسان ها ) می نامد و می گوید نمایشگاه نه تنها ، مطابق انتظار ، ( گاوداران و سرخپوستان ) را در بر می گیرد بلكه ( تعدادی بیماران روانی بیمارستانی ؛ یك نفر متخصص فیزیوتراپی ؛ سه خواهر از وایلد هورس ، كولورادو ) را هم نشان می دهد .

ویلسون درباره ی سه خواهر می افزاید ، سه خواهر بیست و پنج سال معاونت باشگاه لورتالین فان را عهده دار بوده اند . ویلیام با زبانی پر طمطراق و با استفاده از جناس لفظی اشاره می كند كه ( دوده و به دوده آلوده ، شقه های شكافته ، گوشت خونین و خون كله های سلاخی شده ی گوسفند و گوساله ) اهم چیزهایی است كه در این پرتره ها به چشم می آید .

توصیف سوزان ویلی ، از نمایشگاه ریچارد اودون چگونه است ؟

سوزان ویلی در مقاله اش در آرت فوروم فضای زیادی را در مقایسه با بررسی یك صفحه ای دیویس و ویلیامز به موضوع اختصاص داده است ، و بیشتر آثار اودوون را توصیف می كند و صحبت را از عكس های قدیم مُد او شروع می كند و می گوید اودون این نوع كارها را از 1946 آغاز كرده است . او می گوید كه چگونه كار اودون با كار همتایانش متفاوت است و توضیح می دهد اودون ، عكاسی مُد را از عكاسی داخل آتلیه آزاد ساخت .

او زبان جانداری را برای توصیف عكس های مُد او انتخاب می كند ، این كه چگونه اودون عكس ها خود را : در مكان های واقعی و شناخته شده تهیه می كند و از مدل هایش كه خم شده اند ، در ساحل به هوا پریده اند ، دامن مدل جدید خود را در خیابان های پاریس چرخ داده اند یا بر سر میز رولت نشسته اند ، عكس گرفته است .

ویلی همچنین می گوید ، اودون علاوه بر عكس های تجارتی مُد در سال های دهه شصت و هفتاد ، از چهره های سر شناس عكس گرفته است . علاوه بر شناساندن پرتره ها به عنوان هنرمند ، نویسنده و سیاستمدار ، او با انتخاب زبان توصیفی مشخصات دقیق تری را ارائه می دهد : ( اودون ضعف جسمانی را نشان می دهد : پژمردگی و پف های گوشت و پوست ، چین و چروك چهره ، غبغب آویخته ، منافذ پوست ، چشمان خیره ، قیافه ی درمانده ثروتمندان ، قدرتمندان ، و مشاهیر .

ویلی همچنین مجموعه ی چهره ی ( به تاراج رفته ی) پدر اودون را توصیف می كند كه اودون از پدر در حال احتضار و مبتلا به سرطان خود تهیه كرد .

اثر ریچارد اودون
اثر ریچارد اودون

ویلی در بررسی نمایشگاه در غرب آمریكا ، نه تنها موضوع عكس هایی را كه او گرفته است ، بلكه عكس هایی را كه نگرفته است نیز توصیف می كند : ( ششلول بندهای جسور ، كلانترهای با اسطقس ، گله داران خشن یا بارون های چاه های نفت هوستون ، یا هریك از یك از شخصیت هایی كه در تصورات ما از غرب وجود دارند .) او همجون دیویس و ویلسون ، سیاهه ی اشخاص را با توجه به شغلشان ذكر می كند اما توصیفات بیشتری را بدان می افزاید : فهرستی از آدم های عجیب و غریب ، بدریخت و زشت ، معیوب و مجنون . ویلی مانند ویلسون و بر خلاف دیویس به خونین بودن برخی از موضوعات اشاره می كند : كارگران سلاخ خانه و ابزار آغشته به خون ، گوساله ی خونین ، كله های گاو و گوسفند همگی شباهتشان جاودانه شده اند .

ویلی می گوید انتخاب موضوع توسط اودون بیشتر تفسیری است تا توصیفی : پس از زمانی كوتاه شخص در می یابد كه غریبان از دید اودون منحصرا به خاطر ظاهر عجیب و غریبشان برگزیده شده اند . ویلی در نتیجه گیریش تنها نیست . ریچارد بولتون در افترایمیج اظهار می دارد كه كار اودون سوءاستفاده كردن از موضوع های عكاسی است و می پرسد : آیا اگر افراد كمتر كثیف یا كمتر ناتوان بودند ، یا سر و وضع بهتری داشتند ، برای عكاسی انتخاب می شدند ؟

منتقدان چگونه از جنبه های گوناگون عكس ها را بررسی می كنند ؟

این منتقدانی كه راجع به ایشان گفتیم ، همان كارها را دیده اند و درباره ی همان نمایشگاه می نویسند ، اما در توصیف موضوع عكس ها ، می خواهند ما به جنبه های گوناگون شخصیت ها توجه كنیم .

شباهت های فراوان در مشاهدات آن ها وجود دارد زیرا درباره ی حقایق قابل مشاهده می نویسند ، اما جا برای گزینش متفاوت در پرداختن یا نپرداختن به موضوع وجود دارد ، همین طور است در مورد تفاوت زبانی كه برای توصیف موضوع برگزیده اند .

موضوع كار اودون غالبا آدم ها هستند ، كه نسبتا فاقد پیچیدگی هستند . معمولا یك فرد در عكس هست . اما همان طور كه دیدیم ، توصیف آن موضوع كار چندان آسانی نیست . موضوع بسیاری از عكس های دیگر نیز ساده است ، اما هنگام نقد آن ها ، آنچه را كه در عكس هست ، مشخص می كنیم .

ادوارد وستون

ادوارد وستون ، عكاس آمریكایی 1886-1958

ایورینگ پن

 ایورینگ پن ، نیوجرسی آمریكا ، 1917-2009

شباهت های فراوان در مشاهدات آن ها وجود دارد زیرا درباره ی حقایق قابل مشاهده می نویسند ، اما جا برای گزینش متفاوت در پرداختن یا نپرداختن به موضوع وجود دارد ، همین طور است در مورد تفاوت زبانی كه برای توصیف موضوع برگزیده اند .

موضوع كار اودون غالبا آدم ها هستند ، كه نسبتا فاقد پیچیدگی هستند – و معمولا یك فرد در عكس هست . اما همان طور كه دیدیم ، توصیف آن كار چندان آسانی نیست . موضوع بسیاری از عكس های دیگر نیز ساده است ، اما هنگام نقد آن ها ، آنچه را كه درعكس هست ، مشخص می كنیم . موضوع عكس مجموعه ای از كارهای ادوارد وستون فلفل سبز است . موضوع یكی از عكس های ماینور وایت فضولات پرندگان روی تخته سنگ است . موضوع مجموعه ای از عكس های ایروینگ پِن ، ته سیگار است .

برخی از عكاسان اشیاء ساده را موضوع عكاسی قرار داده اند . جن گروور در سال 1977 برای تهیه ی مجموعه طبیعت بی جان ( دوربین خود را متوجه ظرفشویی آشپزخانه كرد )  . خانم گروور از وسایل آشپزخانه مثل كارد ، چنگال ، قاشق ، بشقاب ، لیوان پلاستیك و شیشه ای ، قالب شیرینی ، قیف فلزی ، سبزی و … با آرایش و تركیب های پیچیده عكاسی كرد .

اغلب اشیاء آشنا و قابل شناسایی هستند ، اما برخی دیگر در تركیب بندی ، شكلی انتزاعی پیدا كرده اند و تا حد ( سطح و بافت ) تغییر یافته اند ، به نحوی كه نمی توان آن ها را بر اساس آنچه دیده می شود ، بازشناخت . هرچند یكی از عكس های گروور در واقع تابه است اما آنچه كه در عكس مشاهده می شود ( سطح براق آلمینیومی ) یا ( صفحه ی درخشنده ی فلزی ) است . موضوع بسیاری از عكس های آبستره را فقط با واژه های آبستره می توان توصیف كرد ، اما منتقدان می توانند و باید آنها را توصیف كند.

موضوع برخی از عكس ها به نظر ساده می آید اما واقعا گول زننده است .

سیندی شرمن در نمایشگاه سال 1987 نمونه های متعددی از این دست دارد . اغلب عكس ها پرتره های خود اوست ، بنابراین به تعبیری موضوع عكس ها خود عكاس است . اما مجموعه ی عكس های سیاه و سفیدی را كه از خودش در سال های 1977-1980 گرفته است ( عكس های فیلم (سینمایی ) بدون عنوان نامگذاری كرده است . در این عكس ها زنی كه به انتظار رسیدن اتوموبیل است ، ( خود عكاس ) را می بینیم در كنار جاده یا در مقام یك كدبانو ، این عكس ها كم و بیش به عكس های فیلم های سینمایی قدیم شباهت دارند . در سال 1981 او مجموعه ای را با عنوان ( عكس های لایی ) تهیه كرد .

سیندی شرمن ، عكاس پست مدرن آمریكایی ، متولد 1954

او با پوشاك كامل اما به تقلید از عكس های مجله های پورنوی ملایم عكس ها را تهیه كرد . موضوع عكس ها چه بود ؟ مایكل برنسون در مقاله ای در نشریه ی نیویورك تایمز از مجموعه ی عكس های فیلم با عنوان ( عكس های فیلم های ملودرام و تعلیقی ) نام برد . اما الینور هرتنی در نشریه افترایمیج چنین نوشت كه پرتره های عكاس و عكس های فیلم سینمایی مستقیما به ( ساختار فرهنگی زنانه ) ارتباط پیدا می كند .

این ها عكس های سیندی شرمن و عكس های سیندی شرمن با چهره ی مبدل است ؛ این ها چهره های زن هاست ، زن هایی كه در فیلم ها و مجله چهره های ساختگی از آنان ارائه می دهند ، به ویژه در فیلم هایی كه تهیه كنندگانش ، كارگردانانش مرد هستند ، در نشریاتی كه سردبیرانش و عكاسانش مرد هستند .

اینكه ساده انگارانه ، عكس ها را ( پرتره ها ) یا ( پرتره های زنان ) یا ( پرتره های شخصی ) یا ( پرتره های شخصی سیندی شرمن ) معرفی كنیم ، نادرست و به تعبیری بدفهمی خواهد بود . موضوع برخی از عكس ها مانند عكس های جوئل – پیتر ویتكین آشكارا دارای پیچیدگی است . فهم موضوع عكس های او گاه دشوار است و همیشه به دقت و توجه خاصی نیاز دارد زیرا غالبا موحش و تكان دهنده هستند .

سینیاگ كریس در مقاله ای در نشریه ی اكسپوژر موضوع عكس های ویتكین را سكسی و خشن قلمداد می كند : ( جنین ، كودك ، مذكر ، مونث ، مخنث ، جنازه ، اسكلت ، زیبا ، زشت ، فربه ، جانور زنده و نمونه ی تاكسی درمی ) . هال فیشر در آرت ویك بخشی از موضوع را چنین توصیف می كند ( پیكرهای شكنجه شده ، زنان فربه ، هویج ، جنین و هر آنچه كه امكان دارد به مخیله ی این عكاس راهه یابد ، در تابلوهای پر رمز و راز و غالبا عجیب و غریب بازسازی شده است ) . ویتكین از الگوهایی استفاده می كند كه فیشر آن هارا الهه مادر زمین ، نرموك ها ، انسان های نقاب دار و به بند كشیده و دیگر ساكنین نیم جهان ) می نامند . كریس در مقاله اش می نویسد : ( معمولا برهنه اند و در زیر كلاهی گرفتار آمده اند ، سایبان ، نقاب ، بال ، خرطوم لاستیكی ، گل ، جانور ، غذا و … ) .

موضوع ها گاه با ایجاد خراش روی نگاتیو و پیش از چاپ عكس دگرگون شده اند و بسیاری از عكس ها ، كلاژ هایی از چندین نگاتیو هستند . ویتكین همچنین ، اشیء هنری یا قسمت هایی از آن ها را در تابلوهایش می گنجاند ، و غالبا به آثار هنری هنرمندان متقدم مراجعه می كنند .

واندرن كوك در مقاله ی معرفی نمایشگاه ویتكین در كتابچه ی نمایشگاه به جزئیات این آثار اشاره می كند . در عكس متعلق به 1981 ویتكین آن را شاهزاده ی همایونی نامگذاری كرده است ، از پرتره ی پسر ناپلئون سوم كه در دهه 1860 تهیه شده است ، استفاده شده است . عكس ماندان بر اساس نقاشی جرج كتلین در دهه 1830 تهیه شده است ، و كوربه در استخر ریلاندر اشاره به كوربه ی نقاش و ریلاندر عكاس دارد . بعضی از آثار ویتكین چنان ارتباط نزدیكی با آثار هنری دارد كه كوك نام نقاشی های تاریخی را در كتابچه نمایشگاه آورده است : خز كوچك ، نقاشی حدود سال 1638 ، كار پیتر پل روبنس مقابل هلنا فورمنت كار ویتكین چاپ شده است . در پانوشتی ، كوك آن دو اثر را به هم مرتبط می سازد و می گوید عكس ویتكین پرتره ی همسر روبنس هلنا فورمنت را به صورت هزل دآورده است . برخورد هزل آمیز ویتكین پرتره های ساخت گویا و گرانت ( پرترهه ی راهب ) و تندیس ونوس ، ساخت كانووا را نیز شامل شده است .

در عكس دیگری از ویتكین به نام پیگمالیون ، بخش هایی از اثر پیكاسو در بخش هایی از عكس گنجانده شده است . بدین ترتیب موضوع این عكس ، اثر هنری دیگری است ، كه تنها وقتی قابل رویت است كه بیننده آن اثر هنری را بشناسد و یا كس دیگر بدان اشاره كند ، كسی مثل منتقد .

هزل یك اثر هنری اشكالاتی در بر دارد زیرا هزل تا موقعی كه خواننده یا بیننده نداند كه اثر هزل است ، بی تاثیر خواهد بود . در این مثال ها ، مطلب روشن نیست بنابراین منتقد باید آن ها را ، به طور كامل و با دقت توصیف كند .

جوئل پیتر ویتكین ، عكاس آمریكایی 1939 ، مشهور به عكاس مرگ

دیدگاهتان را بنویسید

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد
واتس اپتلفن